چیزایی که قبلاً دستآویز بودن برای خلاصی از حال بد دیگه اون کارکرد قبلی رو ندارن. کتاب، فیلم، سیگار، الکل، سرترالین، معاشرت با آدمایی که بهشون احساس تعلق میکنم،... کنار همهی اینا جای خالی عشق هم یه وقتایی شدیدا احساس میشه. این روزا دارم سعی میکنم آدمایی که تو شرایط مشابه من بودن رو پیدا کنم و کمک بگیرم ازشون که با اینکه امید ترسناکترین کلمه است ولی هنوز هم شاید یه تهمونده کوچیک ازش مونده باشه.
من نمیدونم عشق چیه. ولی فکر کنم همون حس توی معدهی ماتیلدا بود که لئون هیچوقت نفهمیدش. من نمیدونم عشق چیه. ولی فکر کنم همون سرخوشی و حواسپرتی و دیوونهحالی من توی اردیبهشت اون سال بود که تو هیچوقت قرار نیست بفهمیش. تو هیچوقت قرار نیست بفهمی یه نفر اینجا جون داد از فکر کردن بهت. که یه نفر انتظار کشید و نفهمید داری نزدیکتر میشی یا دورتر. که یه نفر به ستارهها نگاه کرد و نفهمید برقشون از چشمای توئه یا انعکاس اشک تو چشمای خودش.. هوم. دلم میخواد آرزو کنم. دلم برای آرزو کردن تنگ شده. دلم برای امید داشتن تنگ شده..
یه آلبوم موسیقی جذاب و شنیدنی یا یه سناریوی از پیش نوشته شده با کارگردانی عالی؟ هر دو!
هر چقدر بگم کم گفتم از این گروه و موزیک ویدیوهای خلاقانه شون. مثل راز برات سؤال میسازه و هر چقد جلوتر میری روایت میکنه خودشو و گره ها رو باز میکنه.
قطعه های زیر از نظر من بهترین های این آلبوم بودن. اگر خواستید ببینید، به ترتیب ببینید لطفاً:
لینک موزیک ویدیوی قطعه ی sleep on the floor:
لینک موزیک ویدیوی قطعه ی ophelia:
لینک موزیک ویدیوی قطعه ی angela:
لینک موزیک ویدیوی قطعه ی cleopatra: